تریلر در ادبیات به چه معناست
در فرهنگ لغت آکسفورد، تریلر به داستانی میگویند که ماجرایی هیجانانگیز داشته باشد. شخصیت داستان تریلر در موقعیتهای خطرناکی قرار میگیرد که خلاصی از آن بهراحتی میسر نیست. نبرد بین خیر و شر، یا به عبارتی تبهکار و قهرمان جریان دارد. بخشی از جذابیت این ژانر ایجاد شرایط بحرانی، حوادث مکرر و تعلیقهای فراوان آن است. در واقع تریلر باید در خواننده ایجاد هیجان کند. سابقه این سبک ادبی به ژانر هاردبویلد Hard boiled مربوط میشود. هاردبویلد به معنی اغتشاش یا آشفتگی گونهای ادبیست که در بعضی ویژگیها با داستان جنایی (بهویژه داستان کارآگاهی) اشتراک دارد و دائرهالمعارف بریتانیکا در مورد داستان آن نوشتهاند: سبکی خشن و غیررمانتیک از آثار جنایی آمریکا که به داستانهای پلیسی، رنگی واقعگرا و طبیعی داده است. معمولاً این سبک، در دوران ممنوعیت الکل در ایالات متحده آمریکا (۱۹۳۳-۱۹۲۰) و پسازآن بهوجود آمد. اواخر سال 1929 میلادی، جامعه آمریکا دچار رکودی شد که همه دنیا را فرا گرفته بود. گرد ناامیدی و تنش بر سر اجتماع پاشیده شده بود. این داستانهای کارآگاهی برای انعکاس دلهره و ناامیدی مردم نوشته میشدند. وظیفه کارآگاه بهعنوان شخصیت اول این داستانها این بود که بتواند بخشی از بینظمیهای اجتماعی را سامان ببخشد. (نگاهی به ژانر هارد بویلد-مهرداد مراد)
از نشانههای عمده این نوع داستان این بود که برقراری عدالت برای کارآگاه عواقب وخیمی به بار میآورد. از آنجاییکه نگاه بهنظام قضایی نگاه مثبتی نبود و آن را بهاندازه مجرمان سازمانیافته، فاسد میدانستند، موقعیتی که داستان هاردبویلد ایجاد میکرد، در چرخه خشونت ادامه پیدا میکرد. «جان دیلی»، «دشیل همت»، «ریموند چندلر»، «چستر هایمز»، «راس مکدونالد» و «میکی اسپیلین» بهعنوان نویسندۀ داستانهای هاردبویلدی هستند. تفاوت اصلی ژانر تریلر با هاردبویلد در تنوع ترکیبهای مختلفش است. هاردبویلد فقط به داستانهای پلیسی و کارآگاهی تعلق دارد درحالیکه تریلر انواع مختلفی را در بر میگیرد:
پلیسی، جنایی، جاسوسی، تاریخی، حقوقی، سایبر و غیره؛
با این مقدمه تریلر یک سابژانر در گونۀ ترسناک، جنایی یا رازآلود بهحساب میآید که در آن یک ماجرای پرسشش داستانی و معمایی محوریت دارد. از نمونۀ بارز سینمایی داستانهای تریلر فیلمهای آلفرد هیچکاک را میتوان نام برد. داستانهای پر از چالش، هوشمندانه با ریتمی پرشتاب و تعلیقاتی مکرر از خصوصیات داستانهای تریلر است. هدف شخصیت داستان یا شخصیست مثلاً نجات یک فرد یا کلیتر مثل پرده برداشتن از یک فساد یا هر دو.
رمان استخوان ، نمونۀ کامل رمان تریلر در ادبیات
یکی از نمونههای بارز داستان تریلر که نشر چشمه چاپ کرده، رمان استخوان نوشتۀ علیاکبر حیدریست. داستان در یک روستای مرزی اتفاق میافتد و شخصیت داستان «کاوه» سرباز فراریست که به خانۀ پدربزرگش پناه آورده. تعلیق داستان از شک دخترعمۀ کاوه به پدربزرگشان «باباخان» شروع میشود.
«فکر کردهای باباخان همیشه مهربان همیشه همینطور مهربان بوده؟ چیزهایی هست که نمیدانی» ص 12
شک مرجان دخترعمۀ کاوه به باباخان، کمکم کنجکاوی کاوه را هم برمیانگیزد. تمرکز داستان بر همین ماجرای کنجکاوی استوار است. این کنجکاوی با گمشدن دختری به نام «سحر» تشدید میشود. کاوه ازیکطرف از جبهه فرار کرده، نمیتواند از همراهی مرجان سرباز بزند و سایۀ ترس دستگیر شدن هم مدام با او همراه است. در میانۀ داستان مخاطرات ترسناک نمایان میشود و تا انتهای داستان هم ادامه دارد. خشونت عنصر اصلی داستانهای تریلر در این رمان محوریت دارد. باباخان کمکم از کالبد پدربزرگ مهربان بیرون میآید. «کریمان» که یکی از دوستان قدیمی باباخان است در جستجوی «سحر» که نوۀ خواهرش «سودابه» است به روستا و خانۀ باباخان میآید. مرجان بعد از رفتن مرد، از باباخان سؤال میپرسد که: «توجه کردهاید چقدر آدم توی این دِه گم میشود؟». این پرسش چراغ قوهایست که به تعلیق بزرگتر داستان، روشنایی میاندازد: «عموبزرگ گفت شما سر بابام را زیر آب کردهاید».
صورت باباخان را «ترس» زشت کرده بود. در داستانی که علیاکبر حیدری نوشته ترس محوری ایفا میکند.
کاوه ترس را میفهمید. مثل بختک بود. وقتی میافتاد روی سینه نفس را میبرید. ص 24
او در اولین قدم رمان تریلر، یعنی برانگیختن حس کنجکاوی موفق عمل کرده. روند داستان از گمشدن دختری در روستا، به عقبتر، گمشدن پدر مرجان و ماجرای فرارش با «کتایون» مادر کاوه به ریتم تندتری میرسد. ریتمی که در پایانبندی رمان تا اندازهای از دست نویسنده خارج میشود و جذابیت داستان را کم میکند. در کنار این ریتم از کنترل درآمده بهعنوان ضعف کلی رمان، شخصیتپردازی «ماهاتون» خدمتکار خانۀ باباخان هم به چشم میآید. پیرزنی که تا میانۀ داستان نقش کمرنگی دارد، در پایان داستان گفتگوی ناگهانی را با باباخان شروع میکند که با انتظار مخاطب همسو نیست. زخم التیامنیافتهای که در گذشته اوست به نظر دم دستترین ایدهای میآمد که نویسندۀ کاربلدی مثل علیاکبر حیدری میتوانست از آن استفاده کند.
گمشدههای روستا معلول رمان استخواناند، کاوه و مرجان درصددند که علت این معلول، (متهم و انگیزه قتل) را دریابند. در سبکهای معمایی کلاسیک، این شیوۀ روایت مورد استفاده قرار میگیرد. امّا در داستان تریلر حرکت داستان از علت به سمت معلول شروع میشود. نویسنده ابتدا علت (شخصیت منفی باباخان) را معرفی میکند گرچه در این معرفی عجلهای ندارد و در ادامه، معلول داستان که در اینجا جسد کتایون است را، برای مخاطب نمایان میکند.
موضوع رمان استخوان ، خود را از میان تنشهای شخصیتی بیرون میکشد تا انگیزۀ شر و چگونگی انجام قتل را روشن کند. نبرد تمامعیار آشکارسازی راز خانۀ باباخان را کاوه که شخصیتی محتاط و میتوان گفت ترسو دارد، ادامه میدهد. این عریانسازی تا مواجهشدن شخصیتهای قصه با خطر مرگ هم ادامه پیدا میکند که تا حدی اغراقشده است.
محتوا و مضمون رمان استخوان تا حد زیادی به ویژگی روانی انسان برمیگردد. پرداخت روانکاوانۀ شخصیتها (بیشتر در شخصیت باباخان) در کنار عدم قطعیت داستان را با چالش روبرو میکند و زمینه برای برداشتهای ذهنی متفاوت از اتفاقهای زنجیرهای آماده میشود. روایتها بهدرستی چیده شده و به نظر میرسد نویسنده تلاش کرده به ناخودآگاه و روان انسانها، از اصلیترین ویژگیهای مفهومی رجوع کند.
نویسنده مطلب: مرجان صادقی |
بیشتر بخوانید:
مشاهدۀ همه مطالب ادبیات جدی