ادبیات حماسی در قرن هفدهم
ادبیات جنگ ریشه در آثار حماسی داشته و بر همین اساس خصیصههای مشترک زیادی با آن دارد. بهعنوان نمونه قهرمان نامیرا، کشمکش قهرمان با نیروی متضاد، ویژگیهای ارزشمند قهرمان در قیاس با ویژگیهای ضد قهرمان، از جمله وجوه اشتراک این دو گونه ادبی هستند. در قرن هفدهم مؤلفههای جدیدی به ادبیات جنگ افزوده شد. حس میهنپرستی، مفاهیم واقعگرایانۀ اخلاقی و اجتماعی از آن جملهاند. اما مضمون جنگ همان نقطه کششی است که باعث شده اینگونه ادبی قرنها خوانندگان بسیاری را به خود جذب کند و در زمرۀ درخشانترین آثار ادبی قرار گیرد. طی قرنها نویسندههای مختلف، با رویکردهای گوناگون داستانهایی تعریف کردهاند که مفهوم جنگ در آنها نقش اساسی داشته است، از آثار حماسی در ادبیات کهن تا رندنامههایی که در قرن هفدهم با مضمون جنگ و حماسه خوش درخشیدند. در ادامه تاریخ ادبیات جنگ، این نوشتار به گذار از اسطوره تا اولین پیکارسکها و نمایشنامههای حماسی با درونمایۀ جنگ در ادبیات اروپا میپردازد.
سراسر تاریخ قرن هفدهم همواره پر از وقایع خشونتبار، جنگ، ویرانی و تنشهای سیاسی میان کشورهای مختلف در جایجای جهان بوده است، پیش از بررسی ادبیات جنگ در قرن هفده نگاهی اجمالی بر حوادث این دوران خواهیم داشت. قرن هفدهم را میتوان مرحله ابتدایی ورود اروپا به دوران جدید با گذر از قرون وسطی دانست. این دوره را با نمادهایی چون عصر طلایی هلند، جنبش باروک، لویی چهاردهم، انقلاب علمی و بحران عمومی در اروپا میشناسند. اصطلاح بحران عمومی ازاینجهت برای این دوره در نظر گرفته شده که وقایعی همچون جنگ سیساله، جنگهای عثمانی، قیام هلند و جنگ داخلی انگلستان در این دوران رخ داده است. سیاست اروپا در طول بحران عمومی متأثر از فرانسه تحت فرمان لویی چهاردهم بود. طی حکومت وی قدرت پادشاهی در طول جنگ داخلی فروند بهواسطۀ تضعیف طبقه نیمه فئودال نجیبزادگان فرانسه متمرکزتر شد و این طبقه منکوب قدرت مطلق سلطنت شدند.
جنگهای سیسالۀ مذهبی در سال 1618 میلادی در اروپا آغاز شد. ظهور مذهب پروتستان در اوایل قرن شانزدهم میلادی، شکاف عمیقی بین پیروان مسیحیت بهوجود آورد و کاتولیکها و پروتستانها در طول سدههای پسازآن، بارها با هم به نزاع و نبرد پرداختند. یکی از جنگهای معروف طرفداران پروتستان با کاتولیکها، در دهۀ دوم قرن هفدهم میلادی بهوقوع پیوست و در حدود سی سال به طول انجامید.
در روز 23 مه 1618، پروتستانهای چک که از محدود شدن آزادیهایشان توسط فردیناند دوم، امپراتوری روم نگران بودند، دو فرستادۀ او را به قتل رساندند و بهاینترتیب جنگهای سیسالۀ مذهبی در اروپا آغاز شد. این جنگها که عمدتاً در آلمان روی داد، فراز و نشیبهای زیادی داشت و در طول جنگ، کشورهای فرانسه، سوئد و دانمارک در حمایت از پروتستانها و دولت اسپانیا و امپراتوری روم به طرفداری از کاتولیکها وارد جنگ شدند. جنگهای سیسالۀ مذهبی اروپا درنهایت، با انعقاد پیمان وِستفالی در سال 1648م خاتمه یافت، اما اسپانیا و فرانسه تا امضای پیمان پیرنه در سال 1659م با هم درگیر بودند.
جنگهای سیساله، علاوه بر ویرانی و تجزیۀ آلمان و نیز تضعیف امپراتوری روم، موجب قدرت یافتن فرانسه شد. از دیگر نتایج مهم این جنگها، پایان درگیریهای مذهبی پروتستانها و کاتولیکها و آغاز رشد جریانهای ناسیونالیستی و ملیگرایی و نژادپرستی در اروپا بود که خود موجب بروز تفکر جدایی دین از سیاست شد. بهعبارتی، یکی از وقایع مهم اجتماعی که زمینۀ جدایی نهاد دینی را از سیاست فراهم ساخت، همین جنگها و پیمان وستفالی بود.
قیام بوهمی باعث شد جنگ سیساله که کل اروپا را در بر گرفته بود تسریع یابد، جنگ عثمانی و لهستان بر سر مولداوی، شورش ایرلند، جنگ داخلی فروند در فرانسه، جنگهای دلوج کشور همسود لهستان لیتوانی را ویران کرد، جنگ داخلی انگلیس با پیروزی پارلمانیها در نبرد ورسستر به پایان رسید، نخستین جنگ انگلیس و هلند آغاز شد، جنگهای شمالی در اروپا باعث شدند که جایگاه سوئد بهعنوان یک قدرت بزرگ تثبیت شود، دومین جنگ انگلیس و هلند بین انگلستان و جمهوری متحد هفت ایالتی هلند انجام شد، جنگ واگذاری نیز در همین دوران درگرفت، فرانسه به هلند حمله کرد. پیمان آخن این جنگ را به پایان رساند، جنگ بزرگ عثمانی گسترش این امپراتوری در اروپا را متوقف کرد.
از دیگر موارد میتوان به جنگ عثمانی و مجارستان، حملۀ مرکب فرانسه اشاره کرد. همچنین در این قرن انگلستان و دو استان آلمانی علیه جمهوری متحد هفت ایالتی هلند متحد شدند، جنگ فرانسه و هلند، جنگ بین روسیه و عثمانی در این قرن گرفت، نبرد وین، انقلاب سیام نفوذ فرانسه را محدود کرد و تقریباً تمام روابط با غرب را تا سده ۱۹ میلادی به محاق برد، انقلاب باشکوه با حملۀ جمهوری هلند به انگلستان آغاز شد. نظام سیاسی انگلستان به پادشاهی مشروطه تبدیل شد، جنگ دو شاه در ایرلند، نبرد بوین در ایرلند نیز از دیگر وقایع شاخص این سده هستند.
در سراسر اروپا نجبا و روحانیان، با آنکه قدرت سیاسی خویش را از دست داده بودند، امتیازات مالی خود را محفوظ نگاه داشتند. بورژوازی در فرانسه و انگلیس نقش مهمی داشت. در وضع روستائیان بهبود مختصری به چشم میخورد و با آنکه گاهی آزاد میشدند ولی بر اثر جنگهای متوالی، در فقر و تنگدستی به سر میبردند. مردم شهرها هم بهوضوح به یک دسته بورژوازی ثروتمند و طبقهای زحمتکش و کمدرآمد تقسیم میشدند. فلسفه و ادبیات در این دوره مراحل تغییر خود را بهسرعت طی میکردند.
در طول قرن هفدهم داستان حماسی بهمرور از تراژدی و اسطوره فاصله گرفت و به نمایشنامه و پیکارسک تبدیل شد. در این آثار که اغلب دارای تم جنگی بودند، شخصیت قهرمان داستان نیز به سمت کاراکترهای واقعی با کیفیات و توانمندیهای واقعگرایانه حرکت کرد. از مختصات کلی و عمومی ادبیات قرن هفدهم پیش از هر مطلب، پیروزی کلاسی سیسم یعنی ادبیاتی که از ادبیات قدیم الهام میگرفت و نتیجه و مولود رنسانس بود، میتوان اشاره کرد. این تغییرات در فرانسه و ایتالیا قابل توجه بود، درصورتیکه در انگلیس و اسپانیا این نفوذ بسیار کمتر بود و به هنری که بیشتر جنبۀ ملی داشت توجه مخصوص میشد. همچنین در ایتالیا و بخصوص در آلمان وضع ادبی چندان خوب نبود. البته از تمام انواع ادبی، تئاتر پیشرفت بیشتری داشت. تئاتر قرون وسطی بهکلی از بین رفته و نویسندگان یونانی و رومی سرمشق تراژدی نویسان و کمدی نویسان فرانسوی بودند.
بااینحال تراژدی کلاسیک بهطور مطلق مورد تقلید نبود و صورت تازهای به خود گرفته بود. کرنی نخستین تراژدینویس بزرگ فرانسوی در حدود سی نمایشنامه و بیشتر تراژدی نوشت. وی در جستجوی حقیقت و تجزیهوتحلیل عواطف انسانی بود و موضوعهای خود را در میان تاریخ جستجو میکرد؛ قهرمانهای او فهمیده و بااراده و صاحب اختیار امیال و هوسهای ویژه خود بودند. راسین فقط دوازده نمایشنامه داشت، او رموز نویسندگی کرنی را حفظ کرد و درعینحال با سادهنویسی و بخصوص با تعریف و تشریح سوزانترین رنجهای بشری جان تازهای به ادبیات نمایشی بخشید؛ موضوعهای تاریخی یا افسانهای او همیشه حقیقی و انسانی جلوه میکنند و قهرمانهای او واقعگرایانهتر و ملموستر هستند. در این دوره تئاترنویسان انگلیسی روش شکسپیر را دنبال کردند. از نویسندگان معروف انگلیس در این دوره میتوان از: بن جانسون که ماهر، بیپیرایه و طرفدار موضوعهای بدیع و بینظیر بود؛ بومون و فلچر که با همکاری صمیمانۀ خود آثار قهرمانی و افسانه آمیزی به وجود آوردند؛ وبستر که آثاری ترسناک و باشکوه داشت نام برد.
دون کیشوت و ادبیات آرمانگرایانه حماسی
از دیگر آثار ادبیات حماسی این قرن شاهکار سروانتس، دون کیشوت را میتوان بررسی کرد. سروانتس با دون کیشوت به مقام کمال رسید. این اثر که در تمام کشورها معروف شده است سرشار از تخیل و مطایبه و شوخیهای دلپذیر است، این رمان مانند رمانهای قهرمانی قرن هفده، حاوی خاطرههای شخصی، صحنههای حادثهجوئی، وقایع مختلف و حکایات گوناگون بوده و دارای سبکی روشن و محکم میباشد و قهرمانان آن دون کیشوت و سانشوپانسا دو نمونۀ عالی و جاودانی نماد صفات مختلف انسانی به شمار میروند. این اثر رندنامهایست که به صورتی متفاوت، حماسهای از آرمانگرایی قهرمان داستان با هدف انتقاد از امپریالیسم اسپانیا را به تصویر میکشد. درحالیکه سنت رمانتیسم با تبدیل دون کیشوت به یک قهرمان قابل ترحم، رشادتهای او را نادیده میگرفت، اما بسیاری از خوانندگان او را بهعنوان یک الگو میپندارند. دون کیشوت شاید تمامی واقعیات شوالیههای عصر خود را بیان نمیکند، اما طرح آن واقعیتهای تاریخی اسپانیای قرن هفدهم را مورد بررسی قرار میدهد. بااینحال، طنز و ظرافت نویسنده، دیدگاه اومانیستی او و نبوغ او در بیان ظرایف و لحن تعلیق آمیز اثر برای بسیاری از نویسندگان دیگر الگو بوده است.
ادبیات حماسی در کشورهایی نظیر آلمان و فرانسه
در آلمان قرن هفده کودو، کتابهایی در زمینههای مختلف با سبکی بدیع و بیسابقه نوشت و معروفترین آنها تاریخ زندگی بوسکون است که مطالبی مضحک، هجوآمیز و رکیک و مستهجن را بههم درآمیخته است. گراسین نیز کتابهایی در موضوعهای مختلف نوشته و شهرت او بیشتر از بابت کتابی است به نام کری تیکون که رمانی است فلسفی و مشحون از بدبینی و با انشائی پیچیده و درهم و تصنعی به رشته تحریر درآمده است.
در فرانسه، رماننویسی در چند جهت پیش رفت: رمانهای روستایی و شبانی که جنبۀ مستعار، تصنعی و قهرمانی داشتند مانند رمان آستره که بهوسیلۀ هونوره دورفه تنظیم شد و پس از او مادموازل دوسکودری آثار عظیمی درزمینۀ داستانهای قهرمانی، با عباراتی سنگین و پیچیده تنظیم کرد. پسازاین باید به رمان روانشناسی اشاره کرد که معروفترین نمونه آن رمان شاهزاده خانم کلو، اثر مادام دولافایت میباشد و سرانجام رمانهای رئالیست مانند فرانسیون اثر شارل سورل. دوران عظمت ادبیات کلاسیک در فرانسه در حال شکوفایی بود.
اولین محرک این شکفتگی ادبی، تشویقی بود که ریشلیو از تئاتر و شعر به عمل آورد; دومین نیروی محرکه پیروزی در جنگهای روکروا (1643) و لنس (1648) بود; همچنین کامیابیهای سیاسی فرانسه در پیمانهای وستفالی (1648) و پیرنه (1659) در این امر مؤثر بود; عامل مهم دیگر گردآمدن بزرگان علم و ادب در جامعه فرهنگی پاریس بود و در نهایت حمایتهای پادشاه و دربار، مقام نقش مهمی در این اتفاق داشت. در این میان نویسندگان بیاعتماد به وضع موجود نیز بر بیان عقاید خود مصمم بودند در این میان به لاروشفوکومیتوان اشاره کرد. بدبینی او که خود زاده تنبه وی از خیانتکاریهای سیاسی و فریب دادن و فریب خوردن و تجربیات تلخش از عشق و جنگ و بیماری بود تا حدی تحت تأثیر عقاید ژانسنیستی قرار گرفت. او با لحن تمسخرآمیز خود در طعنهزنی به روحانیان خوابآلود و شکمپرست از هیچ تلاشی فروگذار نمیکرد، بوالو نیز استادان عهد باستان را میستود، اندرزهایش به سرایندگان جوان ازاینقرار بود: بهجای نوشتههای معاصران، آثار متقدمان را مطالعه کنید: در کمدینویسی ترنتیوس و در شعر حماسی هومر و ویرژیل و در تراژدینویسی سوفوکلس را سرمشق خود قرار دهید.
شاید تا حدی به یمن وجود بوالو بود که مولیر توانست از حماسهسرایی بهسوی فلسفه حرکت کند و راسین موفق شد هنر خود را به حد کمال رساند. در آن زمان تقریباً اشرافی که دستی در سیاست داشتند کتاب خاطراتی نیز مینوشتند. در سال 1688 پرو با در دست داشتن کتاب مقایسههایی میان متقدمان و معاصران به میدان جنگ بازگشت، این اثر در اثبات برتری مقام بزرگان معاصر در عالم معماری، نقاشی، خطابه سرایی و شعر بر متقدمان جز در مورد منظومه انئید، اثر ویرژیل، که پرو آن را بهمراتب عالیتر از ایلیاد و اودیسه یا هر حماسه بزرگ دیگری میشمرد تأکید میورزید.
در سایر کشورها ادبیات حماسی و داستانهای جنگی نوین کمتر نوشته میشد، در این دوران در ایتالیا فقط منظومههای قهرمانی و هجوآمیز تاسونی متداول بود. اثر معروف او، «سطل سرقت شده» مخلوطی از مطالب جدی، شوخی و مضحک میباشد. آلمان، از بابت شعر و شاعری فقیرتر از سایر کشورها بوده؛ شعرایی که آثارشان اصالت و ابتکاری نداشت و پیرو مکتب معروف به «مکتب سیلزی» بودهاند از قبیل اوپیتس، فلمینگ، گریفیوس از سرایندگان این دوره در آلمان هستند.
بااینحال باید از دو اثر قابل ملاحظه که در این زمینه تنظیم یافته است یاد کرد یکی سفرنامۀ سیاح تألیف بونیان انگلیسی که کتابی است مستعار و مذهبی و از عقاید دینی پوریتنها الهام گرفته است و دیگر پیکارسک سمپلی سی سیموس اثر هانس یاکوب کریستوفل فون گریملسهاوزن بوده که در سال 1668 نوشته شده است. این داستان شرح اوضاعواحوال آلمان در ایام جنگ سیساله است. نویسندۀ این کتاب شرح مصائب جنگ را با بیقیدی استهزاآمیزی بههم درآمیخته است. این رمان از زاویه دید کاراکتری به نام سمپلی روایت میشود، او در طی جنگ سیساله، دنیای متلاطم امپراتوری روم را توصیف میکند. سمپلی توسط یک خانواده روستایی پرورش یافته و در سنین جوانی به خدمت سربازی اعزام میشود، مضمون اصلی داستان نیز از همینجا شروع میشود. او تجربیات و خاطرات خود از پیروزیهای نظامی، مالاندوزی، فحشا، بیماری، زندگی خانوادگی بورژوایی در سفر به روسیه و فرانسه به تصویر میکشد. در نهایت زمانی که به زادگاه خود بازمیگردد بر اساس آنچه مشاهده کرده جهان را سراسر فاسد اعلام میکند و با این بیانیه رمان به پایان میرسد.
شکسپیر و نمایشنامه هنری پنجم
در انگلیس شکسپیر در ابتدای این قرن نمایشنامۀ هنری پنجم را خلق کرد. این نمایشنامه داستان هنری پنجم پادشاه انگلستان را با تمرکز بر حوادث قبل تا بعد از نبرد آزینکورت در سال ۱۴۱۵ از سری جنگهای صدساله میان انگلستان و فرانسه بیان میکند. هنری پنجم در قالب یک قهرمان بیرحم، تجسمی است از ماهیت رهبری و ارتباط آن با اخلاقیات.
نمایشنامه بر این باور است که یک حاکم خوب لزوماً نباید همان ویژگیهای مثبت یک انسان خوب را داشته باشد. شکسپیر با ترسیم چنین پادشاهی نشان میدهد که قدرت تا چه حد میتواند دستهبندی سنتی که بین قهرمان و شرور وجود دارد را به چالش بکشد. نمایشنامه هنری پنجم همانطور که جایگاه پادشاه را مورد بررسی قرار میدهد، به همان اندازه به بررسی نقش مردم تحت سلطه نیز میپردازد. تا مدتها پسازآن اگرچه ظاهراً حماسهسرائی در انگلیس در حال زوال بود ولی شاهکاری به نام بهشت گمشده اثر میلتون در همین قرن به وجود آمد. این اثر ابتکار مذهبی عظیمی محسوب میشود که از عقاید مذهبی پوریتنها الهام گرفته شده است.
این کتاب بر خطاها و جنبههای مختلف سقوط بشر تأکید دارد و در آن اندیشه تورات زیاد به چشم میخورد. صحنهها و تشبیهات رعبآور، آهنگ و وزن خاص و متنوع این منظومه، موجب شهرت و معروفیت آن شده است. میلتون گهگاه فکر تأسیس یک آکادمی را در سر میپروراند تا بتواند با آکادمیهای افلاطون و ارسطو رقابت کند. اجلاس پارلمنت طویل (1640) نقطه عطفی در زندگی او و تقریباً چرخش سریعی بود از شعر و دانشپژوهی به سیاست و اصلاحات. میلتون از اخلاقیات بسیاری از شاعران کلاسیک اظهار تأسف میکرد و دانته و پترارک را به آنان ترجیح میداد و پس از یازده سال نثرنویسی پرآشوب، به دومین و باشکوهترین دوره شعر خود وارد شد.
بازگشت خاندان استوارت برای میلتون گران تمام شد تقریباً به بهای زندگیاش; اما موجب خلق بهشت گمشده نیز شد. بی آن توفیق اجباری، میلتون به ادامه شیوه قدیمی خود در نثرنویسی ادامه میداد زیرا طبیعت ستیزهجویانه او همانقدر قوی بود که شور شاعرانهاش. در میان مبارزاتش، او هرگز امید به نوشتن چیزی که انگلستان در قرنهای آینده گرامیاش دارد از دست نداد. در 1640 فهرستی از موضوعاتی که ممکن بود برای حماسهسرایی یا نمایشنامهنویسی به کار رود تنظیم کرد; داستان هبوط آدم و نیز افسانههای کینگ آرتور جزو آن فهرست بود. او میان زبان لاتین و انگلیسی مردد بود؛ بهطوریکه وقتی به انتخاب بهشت گمشده برای موضوع خود مصمم شد، مایل بود آن را به شکل یک تراژدی یونانی یا نمایشنامه مذهبی قرونوسطایی بنویسد. تب انشا پیوسته بر او چیره میشد; چهل خط شعر را یکنفس تقریر میکرد و سپس، با جدیت به اصلاح آنها میپرداخت.
شاید تاکنون هیچ شعری با چنین رنج و شجاعتی سروده نشده باشد. میلتون در خود این قدرت را یافته بود که تصور کند نقش هومر و اشعیا را برای انگلستان ایفا میکند. در این اثر صحنههای نبرد به زیبایی و بسیار زنده تشریح شدهاند، با چکاچک شمشیرها و در پی آن تصویر اندام مجروح و سرهای بریده. میلتون، به فراخور عصر خود و مانند بسیاری از نمایشنامه نویسان دیگر، به زیادهگویی میافتد تا بدانجا که از خدا گرفته تا حوا، همگی با لحنی خاص دیالوگهای بسیار طولانی دارند. در این شعر، خداوند آن خیرهکنندگی وصفناپذیری را که در بهشت دانته احساس میشود ندارد.
میلتون معتقد است بدون آزادی برای گناه کردن در پرهیزگاری فضیلتی وجود ندارد او میداند که انسان چگونه باید با وسوسههای مختلف مواجه شود و در برابر آن مقاومت کند تا اینکه اصلاً وسوسهای در کار نباشد. میلتون همچنان که با حماسه خود به رقابت با هومر، ویرژیل و دانته برخاسته بود، اینک با نمایشنامهای که تمام محدودیتهای تراژدی یونان را پذیرفته بود با اشیل و سوفوکل نیز به رقابت پرداخت.
در قرن هفده در اسکاتلند جرج چپمن (1559-1634) از درامنویسان و شاعران بزرگ و معاصر شکسپیر بود دارای آثاری از قبیل تکمیل کتاب هروولیاندر اثر مارلو، ترجمه و انتشار سه جلد کتاب ایلیاد و چندین نمایشنامه جالب بود. چپمن اثر هومر را بهواسطه احاطه به زبان لاتین و یونانی، باوزان شش و تدی ترجمه کرد. ادبیات حماسی چپمن شامل ابیات ده سیلابی بود و در ترجمه اودیسه نیز از این ابیات بهره میبرد.
در طول قرن هفده ادبیات حماسی به تجربه زیسته نویسندگان و نمایشنامه نویسان نزدیک شد. جنبههای قهرمانی و مفاهیم و ارزشها بهسرعت بهسوی واقعگرایی پیش میرفت و زندگی روزمرۀ بشر در آثار حماسی بیشازپیش خودنمایی میکرد. در این قرن به سبب مواجهه مردم با فضای رعبآور جنگ و نتایج حاصل از آن، جنگ با تمامی ابعادش از کاراکترهای افسانهای فاصله گرفت و همانطور که جنگهای مختلف بهویژه جنگهای سیساله مقدمات جنگهای بعدی در قرن هیجده و سپس جنگهای جهانی را آماده میکردند، رمانهای جنگی نیز رفتهرفته از قالب اساطیری و پیکارسک بیرون آمده و مواد و مصالح خلق رمانهای رئالیستی را فراهم آوردند.
منبع
تراویک، باکنر؛ (1396)، تاریخ ادبیات جهان (جلد اول و دوم)، ترجمه عربعلی رضایی، انتشارات فرزان روز چاپ اول
لاندلن، شارل دو؛ (1392)، تاریخ جهانی (جلد دوم) از قرن شانزدهم تا عصر حاضر، ترجمۀ احمد بهمنش، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوازدهم
غفاری فرد، عباسقلی؛ (1398)، تاریخ اروپا: از آغاز تا پایان قرن بیستم
برستاین، سرژ؛ میلزا، پی یر؛ (1396)، تاریخ اروپا، ترجمه پیروز ایزدی، نشر ثالث
نویسنده مطلب: آناهیتا قوامی |
بیشتر بخوانید:
- جنگ در ادبیات جهان : بخش اول | پیش از قرن هفدهم
- به چه رمانی پست مدرن می گویند
- نقد روانکاوانه در هنر و ادبیات