آموزش نویسندگی | در مجلهٔ نیویورکر سال 2019 مقالهای چاپ شده است با عنوان «منظور از نویسندهٔ واقعی چه کسی ست؟» در این مقاله یکی از مهمترین معیارهای کنونی جامعهٔ ادبی آمریکا را مورد نقد و بررسی قرار داده است؛ تحصیلات آکادمیک و داشتن مدرک فوقلیسانس نوشتن خلاقانه (MFA)
سؤالی که مطرح میشود این است که داشتن تحصیلات آکادمیک مرتبط برای نویسندگان چقدر مهم و ضروری ست؟ آیا خواندن رشتههای ادبیات و علوم انسانی کمک بیشتری به نویسنده و شیوهٔ اندیشیدن او میکند؟ آیا کارگاههای نویسندگی و مدرک گرفتن از این مؤسسات و شرکت در سمینارها و … در فرایند نوشتن تأثیر دارد؟
اگر پاسخ مثبت است و بهصورت قاطعانه معتقد هستید ادبیات و فلسفه و تاریخ خواندن بسیار مهم است، در طول تاریخ گاهاً نویسندههای خوشنامی داریم که پزشک و مهندس بودهاند (البته نقب زدهاند به علوم انسانی زیرا که برای ساختن و خلقکردن شخصیتهای جاندار گزیری نیست از دانستن بخشهایی از فلسفه و علوم جامعهشناختی و…)
در سالهای اخیر با تخصصیتر شدن حوزههای علمی و رشتههای دانشگاهی _که هر یک با دیگری مرزهای مشترک پیدا کردهاند و منجر به ظهور رشتههای مضاف و رشتههای بینارشتهای آکادمیک شده است_ شاهد حضور افزایش کارگاههای اختصاصی برای آموزش نوشتن و نویسندگی هستیم. (در ایران و آمریکا و بهطورکلی فضای ادبیات)
در مقالهٔ نیویورکر از سه اصل مهم و ضروری این رشتهٔ دانشگاهی، بهعنوان رمز ورود به شهر نویسندگان نام میبرد.
- چیزی را که دقیقاً میدانید چیست و تجربه کردهاید بنویسید.
- نگو و نشان بده.
- سبک و صدای مخصوص به خودت را پیدا کن.
نقدی که در این مقاله به دورههای آموزشی (آموزش نویسندگی) و تخصصیشدن امر نوشتن میشود، فرمولیزهکردن ادبیات و تبدیلکردنش بهنوعی دستاورد و محصول است. (محصول شدن همهچیز در نظام کاپیتالیستی از جمله ادبیات و امر نوشتن) سؤالی که در ادامهٔ مقاله پرسیده میشود این است که آیا اساساً «نوشتن» را میتوان آموزش داد؟
دیوید فاستر والاس، نویسنده و جستارنویس، در جواب میگوید تنها فایدهٔ خواندن رشتهٔ ادبیات خلاقانه و فوقلیسانس گرفتن این است که در سیستم آکادمیک استاد شوید.
سویهٔ مثبت این کارگاهها قدم گذاشتن در راه، خوانش منسجم و برنامهٔ بلندمدت میباشد که میتواند تمرین و اجبار نوشتن را نهادینه کند اما سویهٔ منفی این آموزشها تربیت نویسندگان با زبانهای یکسان و داستانهای همسان است که بهراحتی یکی، قابل جایگزینی با دیگری ست.
داشتن مدرک فوقلیسانس ادبی و گذراندن این دوره شاید مسیر یافتن کارگزار ادبی و ناشر و… را آسانتر کند اما دانش تخصصی و صدای منحصربهفرد، چیزهایی هستند که نویسنده باید در زمان طولانی و توسط خودش شخصاً کشف کند. نه الهام و نه کارگاههای ادبی و نه استادان مشهور نمیتوانند این دو را به نویسنده عطا کنند.
نویسنده باید با تردیدی ابدی بنویسد | آموزش نویسندگی
از طرفی مهمترین امری که یک نویسنده ناگزیر است سرلوحهٔ نوشتن قرار دهد این است که باید به تردید و شک همیشگی، اعتقاد راستین داشته باشد و همیشه خودش را در معرض آزمایش واقعیتی تازه قرار بدهد؛ حقیقتی را از نو کشف کند و آنچه را همیشه بهعنوان واقعیت محکم و غیرقابل تغییر باور داشته است در معرض تردید قرار بدهد؛ آمادگیِ زیستن همیشگی نویسنده در قلمرو «خودشکپنداری» و همیشه در معرض «شدن» قرار گرفتن. جملهٔ معروف فیلسوف فرانسوی رنه دکارت نیز این مرحله را تائید میکند: «شک میکنم پس هستم.» شک بهعنوان بنیاد شناخت هستی مطرح میشود و نویسنده بهعنوان فردی که میخواهد هستی مستقل و منحصر به خود را بسازد باید این نکته را همیشه به یاد داشته باشد.
آلوین تافلر فیلسوف آیندهگرا جملهای دارد که بر این گفته صحه میگذارد: «در قرن بیست و یکم بیسواد کسی نیست که خواندن و نوشتن بلد نباشد بلکه کسیست که یاد گرفتن و خط زدن آنچه یاد گرفته و دوباره از نو آموختن را بلد نباشد.»
هدف نویسنده باید این باشد که خود را همیشه در مسیر پیمودن «شدن» قرار بدهد. با این دانش که بهعنوان یک نیاز ضروری برای نویسنده مطرح شده است، اولین ستون دانش آکادمیک (رشتهٔ MFA) و کارگاههای نوشتن و آمزش نویسندگی زیر سؤال میرود؛ «چیزی را که میدانی و بلد هستی بنویس» نویسندهای که باید همیشه در تردید دائمی و سفرهای مدام درونی برای شناختن باشد، دقیقاً چه چیزی را میتواند بداند؟!
منابع:
- Murakami, Haruki. (2008). What I Talk About When I Talk About Running. Knopf Doubleday Publishing Group
- Curry, Mason. (2013). Daily Rituals: How Artists Work. Publisher: Knopf
- Krystal, Arthur. (2007). The Half-Life of an American Essayist. Godin Publisher
- Krystal, Arthur. (2016). The things we call literature. Oxford University
- https://www.newyorker.com/books/under-review/what-does-it-mean-to-be-a-real-writer
- https://www.nytimes.com/2019/05/18/books/thomas-harris-new-book.html
- https://www.brainpickings.org/2012/08/22/ray-bradbury-story-of-a-writer-1963/
- کریستال، آرتور. فقط روزهایی که مینویسم. ترجمه احسان لطفی. تهران: نشر اطراف،1396
- اخوت، احمد. تا روشنایی بنویس. تهران: نشر جهان کتاب، 1386
- آل احمد، جلال. سنگی بر گوری. تهران: انتشارات جامهدران، 1384
نویسنده مطلب: راضيه مهدی زاده؛ نویسندۀ کتابهای «قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک» و «موخوره» : لیسانس فلسفه از دانشگاه تهران و فوق لیسانس مطالعات سینمایی از دانشگاه هنر تهران. |
بیشتر بخوانید:
- از نویسندگان و نویسندگی | توصیه هایی برای نوشتن
- ادبیات سبز یا ادبیات زرد؟ جدی یا عامه پسند؟
- نویسنده کیست؟ نویسندگی چیست؟ | عادت های نویسندگی
- نویسنده ها در اینستاگرام چه میکنند؟ | حضور پررنگ نویسنده ها در فضای مجازی
مشاهدۀ همه مطالب آناهیتا قوامی